گیتا یک فیلم زنانه و به عبارت بهتر، «مادرانه» است که اولین ساختۀ سینماییِ مسعود مددی محسوب میشود. از ایشان قبلاً تلهفیلم فراموشی (۱۳۸۶) را با بازی حسین یاری در شبکۀ چهار دیده بودم. فیلمنامه را آقای مددی به همراهی همسرش نوشته و ظاهراً سهم خانم میترا تیموریان، بیشتر بوده است. چون فضای فیلم را کاملاً به سمت موضوعات مورد علاقۀ زنان کشانده است. هرچند که فیلم خوشبختانه فمینیستی و سیاهاندیش نیست.
فیلمنامه به طور دقیق نوشته شده و به طور تقریبی در هر ده دقیقه یک اتفاق در فیلم رخ میدهد: خبر بارداری (دقیقه ۱۰)، تصادف (۲۰)، آمدن نسترن (۳۰)، دیدار گیتا با او در مزار (۴۰)، شبهۀ پدر متین (۵۰)، رفع ابهام (۶۰)، ملاقات دو مادر (۷۰). سکانس خبر یافتن گیتا به تصادف، که نقطۀ عطف فیلم محسوب میشود، بسیار خوب از کار درآمده. او فغان نمیکند ولی جیغ بیربط یکی از بیماران برای این صحنه به کار میآید.
ریتم فیلم گرچه کند است ولی برای مخاطبان اصلی فیلم که نسوان باشند مناسب خواهد بود. اگر کسی با این موضوعات مادرانه ارتباط برقرار نکند همراهی با فیلم را از دست خواهد داد. از بازی خوب خانمها مریلا زارعی و سارا بهرامی، باید یاد کرد. در عوض بازی دو جوان فیلم، دلچسب نیست. حتی شاید بتوان گفت که انتخاب آنها اشتباه بوده است.
موضوع فیلم یعنی بحران عقیم بودن و نزاع بر سر فرزند، در واقع یک مشکل خانوادههای غربی است و بنده از این لحاظ نیز با فیلم ارتباط برقرار نکردم. لحن دیالوگها، گاهی آزاردهنده میشد. مانند اولین رویارویی نسترن با گیتا و ایضاً آخرین صحبت آنها. نسترن با اینکه خوب بازی میکرد ولی دیالوگهای دوم شخص او در دیدار آخر چه معنایی میتواند داشته باشد؟ این دیالوگها در زبان نوشتار به کار میآیند و نه در محاوره.
اما در کل، گیتا یک فیلم شرافتمند است که بانوان را بیشتر از آقایان اقناع خواهد کرد.
ارسال نظر